تا لوح جفا درست کردی
تا لوح جفا درست کردی
تا لوح جفا درست کردی
تا لوح جفا درست کردی
تا لوح جفا درست کردی
تا لوح جفا درست کردی
سر کیسهٔ عهد سست کردی
سر کیسهٔ عهد سست کردی
سر کیسهٔ عهد سست کردی
سر کیسهٔ عهد سست کردی
سر کیسهٔ عهد سست کردی
سر کیسهٔ عهد سست کردی
ای من سگ تو، تو بر سگ خویش
ای من سگ تو، تو بر سگ خویش
ای من سگ تو، تو بر سگ خویش
ای من سگ تو، تو بر سگ خویش
ای من سگ تو، تو بر سگ خویش
ای من سگ تو، تو بر سگ خویش
بسیار جفای چست کردی
بسیار جفای چست کردی
بسیار جفای چست کردی
بسیار جفای چست کردی
بسیار جفای چست کردی
بسیار جفای چست کردی
گفتی سگ من چه داغ دارد
گفتی سگ من چه داغ دارد
گفتی سگ من چه داغ دارد
گفتی سگ من چه داغ دارد
گفتی سگ من چه داغ دارد
گفتی سگ من چه داغ دارد
آن داغ که از نخست کردی
آن داغ که از نخست کردی
آن داغ که از نخست کردی
آن داغ که از نخست کردی
آن داغ که از نخست کردی
آن داغ که از نخست کردی
کشتیم درست و بر لب خویش
کشتیم درست و بر لب خویش
کشتیم درست و بر لب خویش
کشتیم درست و بر لب خویش
کشتیم درست و بر لب خویش
کشتیم درست و بر لب خویش
خون دل من درست کردی
خون دل من درست کردی
خون دل من درست کردی
خون دل من درست کردی
خون دل من درست کردی
خون دل من درست کردی
گفتی ز جفا چه کردم آخر
گفتی ز جفا چه کردم آخر
گفتی ز جفا چه کردم آخر
گفتی ز جفا چه کردم آخر
گفتی ز جفا چه کردم آخر
گفتی ز جفا چه کردم آخر
چندان که مراد توست کردی
چندان که مراد توست کردی
چندان که مراد توست کردی
چندان که مراد توست کردی
چندان که مراد توست کردی
چندان که مراد توست کردی
خاقانی بس کز اهل جستن
خاقانی بس کز اهل جستن
خاقانی بس کز اهل جستن
خاقانی بس کز اهل جستن
خاقانی بس کز اهل جستن
خاقانی بس کز اهل جستن
سر در سر کار جست کردی
سر در سر کار جست کردی
سر در سر کار جست کردی
سر در سر کار جست کردی
سر در سر کار جست کردی
سر در سر کار جست کردی